حالت و چگونگی ملک پرور. مملکتداری. کشورداری توأم با حسن تدبیر: از رحم عروس بخت این حرم حلال را نوخلفان فتح بین وارث ملک پروری. خاقانی. از فضیلت استعداد ملک پروری و شرف استبداد عدل گستری. (ترجمه محاسن اصفهان ص 69). در کنف حمایت و مهتری و سایۀ ملک پروری او مأمون و محروس ماند. (ترجمه محاسن اصفهان ص 98)
حالت و چگونگی ملک پرور. مملکتداری. کشورداری توأم با حسن تدبیر: از رحم عروس بخت این حرم حلال را نوخلفان فتح بین وارث ملک پروری. خاقانی. از فضیلت استعداد ملک پروری و شرف استبداد عدل گستری. (ترجمه محاسن اصفهان ص 69). در کنف حمایت و مهتری و سایۀ ملک پروری او مأمون و محروس ماند. (ترجمه محاسن اصفهان ص 98)
پرورندۀ ملک. آباد و پررونق کننده مملکت. آنکه موجب ترقی و تعالی مملکت است: راست گویی خسرو عادل جلال ملت است ازپی توقیع، کلک ملک پرور در بنان. عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 426). ملک از تو فخرگستر و داد از تو شادکام فخر از تو ملک پرورو دین از تو شادمان. عثمان مختاری (ایضاً ص 457). ملک جهان رسید ز جد و پدر به او زین روی همچو جد و پدر ملک پرور است. امیرمعزی. ای ملک پروری که نیارند زد همی پیش سخاو رای تو دم ابر و آفتاب. امیرمعزی. همیشه کینه کش وملک پرور است و که دید که کینه کش بود و ملک پرور آتش و آب. امیرمعزی. ز رای روشن و تدبیر ملک پرور اوست که دادکیشان بیشند و ظلم کیشان کم. سوزنی. ژالۀ نعمت از هوای سخا بانوی ملک پرور افشانده ست. خاقانی. هست اتابک، مصطفی تأیید و اسکندرخصال کاین دو را هم در یتیمی ملک پرور ساختند. خاقانی. هلال حلقه شود روز عید در میدان به پیش رمح فلک سای و ملک پرور او. ظهیرفاریابی. پادشاه را هفت وزیر شایسته بود، هر یک کامل و عاقل و ناصح و فاضل و ملک پرور. (سندبادنامه ص 78). امثلۀ قضا بر موجب رضای او موشح به رای انور ملک پرور عدل گستر. (سندبادنامه ص 274). در عهد وزیر ملک پرور خورشید جلال چرخ مسند. ؟ (از ترجمه محاسن اصفهان ص 134)
پرورندۀ ملک. آباد و پررونق کننده مملکت. آنکه موجب ترقی و تعالی مملکت است: راست گویی خسرو عادل جلال ملت است ازپی توقیع، کلک ملک پرور در بنان. عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 426). ملک از تو فخرگستر و داد از تو شادکام فخر از تو ملک پرورو دین از تو شادمان. عثمان مختاری (ایضاً ص 457). ملک جهان رسید ز جد و پدر به او زین روی همچو جد و پدر ملک پرور است. امیرمعزی. ای ملک پروری که نیارند زد همی پیش سخاو رای تو دم ابر و آفتاب. امیرمعزی. همیشه کینه کش وملک پرور است و که دید که کینه کش بود و ملک پرور آتش و آب. امیرمعزی. ز رای روشن و تدبیر ملک پرور اوست که دادکیشان بیشند و ظلم کیشان کم. سوزنی. ژالۀ نعمت از هوای سخا بانوی ملک پرور افشانده ست. خاقانی. هست اتابک، مصطفی تأیید و اسکندرخصال کاین دو را هم در یتیمی ملک پرور ساختند. خاقانی. هلال حلقه شود روز عید در میدان به پیش رمح فلک سای و ملک پرور او. ظهیرفاریابی. پادشاه را هفت وزیر شایسته بود، هر یک کامل و عاقل و ناصح و فاضل و ملک پرور. (سندبادنامه ص 78). امثلۀ قضا بر موجب رضای او موشح به رای انور ملک پرور عدل گستر. (سندبادنامه ص 274). در عهد وزیر ملک پرور خورشید جلال چرخ مسند. ؟ (از ترجمه محاسن اصفهان ص 134)